چشمان همیشه گشنه
۱۳۹۳ دی ۲۹, دوشنبه
۱۳۹۱ اسفند ۱۰, پنجشنبه
01 - رستوران هفت سور
1. میرزای شیرازی را که از سر بهشتی کمی پائینتر بروید، نرسیده به مطهری سمت راست، خانه ای دنج در کنج کوچه با دری چوبی و نمایی زیبا دیده میشود که در واقع خانه نیست، رستوران است، رستوران هفت سور.
2. درب چوبی با آرامش به داخل هل داده میشود و پیشخوان رستوران در سمت چپ نمایان میشود و در سمت راست سه پنجره از خیابان نور میگیرند. پیشخوان شامل ویترینی از غذاهای گرم و سرد است که در نگاه اول خام و سرو ناشدنی به نظر میرسند. پیشخوان چوبیست و تا میز رستورانچی که در انتهای اتاق واقع شده، ادامه دارد. انتهای اتاق، به ورودی آشپزخانه و راه پله ای پیچان ختم میشود، که شما را تا سالن اصلی رستوران که در طبقه بالا قرار گرفته خواهد برد. سالن اصلی شامل چند میز 6 نفره و به تعداد بیشتر میز دو نفره و یک گارسون با کت و شلوار رسمی است که در مقابل ارتفاع کم سقف، بزرگمقیاس به نظر میرسد. میزها و صندلیها همگی فلزی و کوچک اند، صندلی شامل نشیمنگاهی نرم و پشتیِ فلزی صاف و سختییست. میزها از آن دست فرفورژههای بیهویت و غیرمعقولیست که پاهایتان در زیرش به وقت صرف غذا، فضای مانور ندارد و حتی اگر کمی قد بلند باشید، زانوهایتان نمیگذارند تا شما به اندازه کافی به میز نزدیک شوید. چیدمان میز شامل یک پیشدستی چینی بی هیچ رنگ و نشانی است که در روی زیر بشقابی مشبک و پهنی قرار گرفته. بدانید که حضور زیر بشقابی پهن و جادار در زیر بشقاب، به غذاخوردن چهارچوبی منطقی و مطمئن میدهد. نکته جالب عدم حضور قاشق بر روی میز در کنار کارد و چنگال است، همچنین نمکدان و فلفلدانی بسیار شبیه به هم در روی میز قرار گرفته اند. برای یک رستوران، این اوج بیانضباطی است که مشتری به دنبال پیدا کردن ادویه مطلوبش، همه ادویهدانها را در کف دستش امتحان کند. گارسون بزرگمقیاس، با پسزمینه موسیقی اسپانیایی به همراه منویی پرینت شده که توسط طلق(تلق) و شیرازه زهوار یافته از راه میرسد و سفارش میطلبد.
3. از ظاهر شیک و خلوتی رستوران میشود حدس زد که غذا با نرخ بالایی در این رستوران سرو میشود، منو را که دستتان بگیرید کافی است سمت چپ را نگاه کنید تا متوجه این موضوع بشوید که آنقدرها هم قیمتها عجیب نیستند، غذای اصلی کمتر از دوازده هزار تومان و بیشتر از سیوپنج هزار تومان ندارد. اسم رستوران هفت سور است و دیوارهایش را با عکسهای دوره ناصرالدین شاه و طهران تزئین کرده اند اما کباب و چلوکباب ندارد که بسیار تأسف برنگیز است. انواع پاستا و لازانیا، خوراکهای دریایی، مرغ و استیک در بخش غذاهای اصلی منو دیده میشوند. برای پیش غذا، سوپ دارد و منظومه ای از سالادهای خاص، ویژه و مخصوص هفت سور. نوشیدنیاش همان همیشگی است و دسر ندارد.
4. هیچگاه به رستورانی که اعتماد ندارید، سفارش کباب ندهید، اگر در نواحی ماهی خیز کشور نیستید، در رستوران غریبه از غذاهای دریایی پرهیز کنید. اگر پاستا دوست دارید و پاستای خوب خورده اید، نباید در رستوران ناآشنا، پاستا سفارش بدهید. انتخابهای مرغدار همیشه انتخابهای مطمئنتر و بیدردسرتری اند. گوشت مرغ را هیچ احمقی نمیتواند بدمزه طبخ کند. اما از آنجایی که امروز هدف سیر شدن و لذت طعم نیست، برای ناهار، لازانیا به همراه سوپ و نوشابه سفارش داده شد.
5. گارسون برای گرفتن سفارش به موقع آمد، نه آنقدر دیر و نه آنقدر زود، وقتی هم آمد با خودش نان و کره آورد. سه عدد نان چاق کوچک که در سبدی حصیری بر روی پارچه ای قرمز قرار گرفته بودند و کاسهای چینی و بسیار کوچک به قدر قرار گیری پنجاه گرم کره معطر به سبزیجات. وقتی نان و کره معطر پیش غذای پیشغذا باشد، لابد غذایش محشر و بیاد ماندنیست. سوپ آمد، در بشقاب سفید پلوخوری چینی هم آمد. کاسهای سوپ جو که با کمی خامه و جعفری تزئین شده، یک برش لیمو و یک عدد قاشق که همگی در بشقاب چینی جای گرفته بودند، سر میز قرار گرفتند. اشتباه شماره یک، قاشق باید روی میز باشد نه در کنار کاسه و به همراه سوپ، این کار مثل این میماند که دو عدد قند در کنار نعلبکی چای گذاشته و برایت بیاورند. این کار اصرار ورزیدن بر استفاده از قاشق است، در حالی که سوپ را هر آدمی میداند که باید با قاشق بخورد. اشتباه شماره دو، برش لیمو جایش آنجا کف بشقاب زیر کاسه سوپ نیست، لیمو به همراه سایر مخلفات باید جداگانه در ظرفی کوچک سر میز قرار داده شود. سوپ طعم خوبی دارد، اما کمی بیرنگ است.
6. نوشابه با بطری پلاستیکی روی میز قرار میگیرد و گارسون، شخصاً لیوان شیشهای بییخ را به قدر یک چهارم پر از نوشابه میکند. اشتباه سوم، وقتی در منو درج نشده نوشابه قوطی پلاستیکی و قیمتش هزار تومان است، مشتری انتظار دارد نوشابهاش قوطی فلزی باشد، گرچه هیچ فرقی در محتوا نمیکند اما فُرم، آن هم در یک رستوران خوب هم ارز محتوی پراهمیت است. غذا نیز به همراه نوشابه در بشقاب سفید و بینشان چینی از راه رسیده است. بشقاب شامل یک عدد لازانیای بزرگ به اندازه پانزده در پانزده و به ارتفاع ده سانتیمتر است، همین. بشقاب شامل لازانیاست، لازانیا و فقط لازانیا و دیگر هیچ. اشتباه چهارم، وقتی غذایی تمام بشقاب را پر نمیکند هر آشپز تازهکاری میداند که نباید بشقاب خالی به نظر آید، دورچین لازانیا هزار و یک نوع میتواند باشد اما دریغ از حتی یک پر جعفری. بلافاصله سس هم از راه میرسد، اما افقی میرسد، خوابیده میرسد، افتاده در بشقاب از راه میرسد، سس این رستوران سس یک نفره کاله است و این افتضاح است. سه عدد سس یک نفره در پیشدستی سفید در روی میز قرار میگیرند و شما کارد و چنگال به دست به سسها خیره خواهید ماند. اشتباه یا بهتر بگم افتضاح پنجم، سرو سس نماد فرهیختگی یک رستوران است، رستورانهای خوب، سسهای خوب را در ظرفهایی خوبتر، بسیار متنوع و زیاد در اختیار مشتری قرار میدهند. سسهای یک نفره سمبل فستفود است و وقتی در رستوران سرو میشود دلیلی جز بیمبالاتی آشپز و یا مدیر رستوران ندارد. لازانیا خوشطعم، پرگوشت، پُرپنیر و داغ بود اما انسجام طبقاتی نداشت و متحد بریده نمیشد لذا به چنگال هم نمیآمد و قاشق احتیاج داشت و این در حالی بود که هیچ قاشقی روی میز نبود، آخرین قاشق با کاسه خالی سوپ به آشپزخانه برگشته بود.
7. رستوران هفت سور پرتناقض است. رستورانی است گیر کرده بین رستوران مانی و فست فود شوی، رستورانی که میخواست فست فود باشد و یا برعکس.
پ.ن. نمره ذکر شده در کادر ارغوانی بالای متن، از 10 و بر اساس امتیاز دهی به معیارهای مشخص و رایج سرو غذا در رستوران بدست آمده است.
اشتراک در:
پستها (Atom)